۱۳۹۱ دی ۳, یکشنبه

اگر فرض کنیم که مغز هر انسانی از یه تعداد چراغ تشکیل شده که نشانه واحدهای آی کیوی ان شخص هستن و روشن و خاموش بودنشون نشانه استفاده یا عدم استفاده از اونها باشه ، به نظرم ملت ایران چراغ خاموش ترین ملت دنیاست. تعداد چراغامون زیاده اما ترجیح میدیم اکثر اونها رو در اکثر اوقات خاموش نگه داریم. شاید بخاطر اینکه از وجودشون و کارکردشون خبر نداریم. شاید یادمون ندادن  چطوری روشنشون کنیم. شاید عادت کردیم به خاموشی. شاید فکر می کنیم بیشتر از این نیاز نداریم.
یک ایرانی سرکار منتظر میشه تا ازش (معمولاً هم با زور دگنک) بخوان که کار کنه ، بعد تازه اونوقتم تا جایی که بتونه نصفه و نیمه و بقول معروف درحد رفع کتی کار می کنه! به هیچ جاشم نیست که کار نفر بعدی در زنجیره کاری یا کار ارباب رجوع سخت تر میشه یا کلاً به فنا میره ! کلاً خط بین مغز و تخم یک ایرانی اتوبان 4 بانده است! همه چیز در کسری از ثانیه به تخم مربوطه حواله میشه! یک ایرانی توی خیابون که رانندگی می کنه ، این حس رو داره که توی جاده اختصاصی پدر محترمه در حال رانندگیه و بقیه ملت وجود خارجی ندارن ! یک ایرانی به نظافت شخص خودش بسیار اهمیت میده بطوریکه هر زباله ای رو در کسری از ثانیه ، در هر نقطه ای از فضا و مکان باشه ، به سرعت از ذات اقدس خودش (وماشینش) دور می کنه و اینکه زباله مربوطه کجا میفته و باعث کثیف شدن کجا و آزار چه کسی میشه کلاً از دستورکار مخ ایشون خارجه و میره سمت اتوبان فوق الذکر!!!
یک ایرانی هرکاری که "بتونه" می کنه ، مگر اینکه خلافش ثابت بشه !!! هیچ ارزش و قانون و قاعده درونی ای وجود نداره! "تا وقتی کسی نبینه و نفهمه و نتونه جلوتو بگیره ، حله ! هر غلطی میخوای بکن !" پیام اخلاقی ای که یک بچه ایرانی از بچگی دریافت می کنه ! یک ایرانی "شکم و شمایل" رو فدای هیچ اصل بشری و آسمانی ای نمی کنه ! گرایشش به عالم بالا هم نتیجه طمع اجر دنیوی یا اخرویه !